...

چقدر بده که می تونی التیام بخش زخم همه ی اطرافیانت باشی اما هیچ کس نباشه که بتونه با حرفاش آرومت کنه!هیچ کس نباشه که بتونه رهایی بخش غصه هات باشه!

اطلاعیه

خانمها  آقایان

احیانا کسی هست که بدونه من باید سوار پرواز شماره چند بشم تا به مقصد برسم؟

 این روزا ذهنم  به شدت برای انتخاب رشته درگیره.خیلی سخته که یه دفعه بخوای تصمیم بگیری برای پیش دانشگاهی تغییر رشته بدی و ازریاضی بری ادبیات.

آخه یکی بگه گناه آدمایی مثل من که هم عشق فرمولهای فیزیک  و حل معادلات ریاضی هستن هم فکر حافظ و سهراب و سایه و نیچه و گابریل و داستایوسکی و... یه لحظه هم راحتشون نمیگذاره چیه؟

اینجا دیگه آخر خطه.باید تصمیم بگیرم.مهندسی شیمی؟مهندسی پلیمر؟فلسفه و عرفان؟روانشناسی؟جامعه شناسی؟ آخرش باید یکیش رو به عنوان اصل انتخاب کنم و عمر و زندگیمو بگذارم روش.

اما فقط خدا عالمه که کدومش و چه جوری؟که اونم انگار خیلی دل خوشی از آدمایی که خودشون  هم نمی دونن از زندگی چی  میخوان نداره!

پس من چی کار کنم؟