بوی لجن

تازگی حالم از آدما بهم میخوره.خیلی وقت بود که سعی کرده بودم دیدم رو عوض کنم ولی دوباره این حس لعنتی به سراغم اومده.

همشون فقط تا وقتی از تو خوششون میاد که همونجوری باشی که اونا میخوان حالا وای به حال وقتی که نتونی یا نخوای انتظاراتشون رو برآورده کنی اون موقع دیگه بدتر از تو رو زمین و آسمون پیدا نمیشه.

چه جالب:

همین الان که داشتم می نوشتم یه نفربرام شربت آورد البته بعدش ازم یه کاری خواست که براش انجام بدم.

همشون بوی لجن میدن.

دارم از این بو خفه میشم.

نظرات 9 + ارسال نظر
مینو چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:39 ب.ظ http://ZHIIVAAR.BLOGSKY.COM

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا اینهمه دلتنگ شدی؟

آدمیزاد یعنی تقاضا، یعنی توقع، یعنی انتظار، یعنی منفعت
باید به این وضعیت عادت کنی و بدونی که این صحنه زندگیته اما برای بعضی ها هنوز دوستی هم معنا داره

و من تنها به امید همین بعضی هاست که در این لجن زار گاهی نفسی تازه میکنم!

امید جمعه 8 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:49 ق.ظ http://vajd.blogsky.com

سلام من
اول اینکه یه آدرس پیدا کردم اما به این راحتیا بهت نمیدم
حالا حالا ها بایست بگردی براش
ضمنا اگه ناراحت نمیشی مواظب بوی خودت هم باش... تو تازه اول راهی

حسام جمعه 8 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:54 ق.ظ http://hessamm.blogsky.com/

همه چیز خیلی تغییر کرده. هیچکس بدون چشمداشت کاری برامون انجام نمی ده. دقیقا اصطلاح سلام گرگ بی طمع نیست این روزا مصداق پیدا کرده.
امیدوارم این حالت زودتر برطرف بشه.

رضا شنبه 9 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:47 ق.ظ http://www.reza8mile.blogsky.com

سلام ! از اینکه یکنفر را دیدم که چنین گفت زرتشت را میخواند خوشحال هستم ! اما وقتی یکی از پستهای شما با نام ؛عاشورای من ؛ را خواندم حس کردم با مطلبی که آن کتاب میخواهد به خواننده بفهماند خیلی دور هستید ! جسارت نباشه ! بدرود

امید شنبه 9 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:53 ب.ظ http://vajd.blogsky.com

چطوری پسر
اگه آدرس داری این همه نک و نال و لجن پس چیه؟
بی خیال قر زدن شو.
آدرس ما هم سر راسته اما گفته نگین
راستی کنکور چطور بود؟

مینو پنج‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:44 ب.ظ http://ZHIIVAAR.BLOGSKY.COM

سلام دوست عزیز
مثل اینکه هنوز حالت خوب نشده
امیدوارم زودتر بهتر بشی و دنیا رو یکم زیبا تر ببینی

به روز هستم سر بزنی خوشحال میشم

دوست قدیمی پنج‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:26 ب.ظ

بهت زنگ می زنم اما نیستی.....
دلم خیلی برابت تنگ شده اما پیدات نمی کنم تا با تمام وجودم این جمله را بهت بگم
خیلی حرف برای گفتن بهت دارم اما آنقدر از من دوری که حتی اگه فریادم بزنم نمی شنوی
پس سکوت می کنم و مثل خیلی وقتهای دیگه خیلی آروم از کنارت می گذرم تا حتی صدای قدمهام هم آزارت نده و دوباره از تنهایی پناه می برم به قلمم و روی کاغذ ابی همیشگی می نویسم دوستت دارم و بعد می زارمش روی آن هزارتا کاغذ دیگه که هیچوقت به دستت نرسید

ترانه یکشنبه 24 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:54 ق.ظ http://http://lastlife.blogsky.com/

سلام عزیز مهربون مرسی از راهنماییت

من سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:04 ب.ظ http://lostmind.blogsky.com

این مطلب (بوی لجن) رو واقعا درک می کنم...موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد