دانایی یا نادانی؟!

بیشمارند افرادی که نمی دانند که نمی دانند و اندک اند افرادی که می دانند که نمی دانند.......... سقراط

؟؟؟

به کدامین سو میروم آخر

    به کدامین سو می کشم آخر بادبان دل زندانی را

        به کدامین ساحل

            به کدامین حاصل

                 ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هنر خواندن

«برای اینکه خواندن را به مرتبة هنر برسانیم باید نخست استعدادی را که امروز بیش از همة استعدادهای دیگر فراموش کرده‌ایم دوباره به دست آوریم ـ و از همین رو هنوز سالها باید بگذرد تا نوشته‌های من خواندنی شوند ـ استعدادی را که تقریباً مستلزم داشتن طبیعت گاو است و به هر حال مطلقاً در «انسان امروزی» نیست: غرضم استعداد نشخوار کردن است.»

نیچه

خلوت

پیدا کردن یه جای خلوت تو این دنیا از هر کار سختی سخت تره!!!!

مادر

میم مثل مادر تصویریست از عشق تمام مادران .

مادر همچون نتی در ویولن زندگی جاریست وبدان معنا می بخشد.

تقدیم به مادرم که آهنگ هستی را در وجودم نواخت.

تولدت مبارک.

تنهایی

تنهایی رو وقتی احساس می کنی که کسانی که ادعا می کنن دوستت دارن کنارت باشن ولی تو باز هم تنها باشی.

تنهایی رو وقتی احساس می کنی که وجودت پر از درد باشه ولی هیچ کس حتی متوجه چهره ی پر دردت نشه

تنهایی رو وقتی احساس می کنی که چشمات پر از سؤال باشه ولی هیچ کس جوابی برات نداشته باشه.

تنهایی رو وقتی احساس می کنی که همه از تو انتظار خنده های دروغین داشته باشن.

تنهایی رو وقتی احساس می کنی که هیچ کس رو لایق دیدن اشکهات ندونی.

 تنهایی رو وقتی احساس می کنی که هیچ کس مجوز ورود به حصار تنهایی تو رو نداشته باشه!!!

سرآغاز

سلام.

نمیدونم برای چی ؟!!ولی شاید در آینده یک وبلاگ هدف دار بشه.

 تا اطلاع ثانوی فقط برای دل خودم می نویسم(البته نه به عنوان یک نویسنده بلکه به عنوان کسیکه تازه هجی کردن رو یاد گرفته).همین!